کنسول لند امروز به سراغ یکی از محبوب ترین بازی ها در سبک اکشن رفته یعنی جدیدترین نسخه از سری کالاف دیوتی، که هم یک تجربه داستانی پرهیجان و باکیفیت است و هم بخش چندنفره شدیدا سرگرمکنندهای دارد. با بررسی متفاوت این بازی همراه باشید.
داستانی زیبا با کاراکتر های جذاب
از مدتها قبل از رونمایی نسخه جدید سری کالاف دیوتی که میدانستیم قرار است توسط استودیو اینفنیتی وارد ساخته شود، شایعههای مختلفی مبنی بر اینکه بازی نسخهای از زیر مجموعه مدرن وارفر خواهد بود، بهگوش میرسید؛ شایعههایی که اکثرشان از مدرن وارفر 4 خبر میدادند. بااینحال پس از معرفی رسمی بازی، مشخص شد که اینفینیتی وارد تصمیم گرفته تا بهجای ساخت یک دنباله جدید، مدرن وارفر را ریبوت کند و در آن چهرههای از جنگ مدرن را بهتصویر بکشد که با حال و هوای این روزهای دنیای واقعی مطابقت داشته باشد. تصمیمی که در عین جذابیت، ریسک بالایی هم داشت چرا که سهگانه مدرن وارفر و مخصوصا دو نسخه اول آن، همواره بین بهترینهایِ سری کالاف دیوتی رتبهبندی میشوند و رفتن به سراغ آنها، ناخودآگاه انتظار مخاطب را از بازی نهایی هم بالا میبرد. اما آیا اینفینیتی وارد، موفق شده تا دوباره به روزهای خوب خودش برگردد و باز هم یک کالاف دیوتی جذاب و از آن مهمتر کامل را برایمان به ارمغان بیاورد؟ یا وعدههایی که دادهاند صرفا یک سری حربه تبلیغاتی برای استفاده از محبوبیت مدرن وارفر بوده است؟
داستان بازی، از جایی آغاز میشود که گروهی از سربازها با حضور نیرویی از CIA به اسم الکس، به منطقهای نفوذ میکنند تا گازهای شیمیایی کشندهای را که در آن نگهداری میشوند بهدست بیاورند. اما این حمله با ورود دشمنانی ناشناس ناکام میماند و گازها هم بهدست آن نیروها میافتند. در ادامه فرمانده نیروهای آمریکایی، از یک چهره آشنا و بسیار محبوب یعنی کاپیتان پرایس خودمان برای پیدا کردن این گازهای کشنده که تهدیدی جدی بهحساب میآیند، کمک میخواهد و از اینجا به بعد شاهد آغاز رسمی ماجراهای داستانی بازی هستیم. اما اجازه بدهید جزییات بیشتر داستان را برایتان لو ندهم و بهجای آن، بیشتر به بررسی کیفیت این بخش از بازی بپردازیم. چیزی که بیشتر از همه در مورد کمپین داستانی مدرن وارفر دوست داشتم، روایتی تاریک و واقعگرایانه از جنگ است که در آن شاهد هستیم. راستش را بخواهید، بازیهای شوتر جنگی خیلی راحت میتوانند درگیر کلیشههای نبرد خیر و شری شوند که بارها و بارها در بازیها و فیلمهای مختلفی آن را دیدهایم و همیشه یک جناح خیر با یک جناح تاریک و شر روبهرو میشود و نتیجه نهایی هم که از همان ابتدا قابل حدس است. اما خب مدرن وارفر، تلاش خیلی زیادی کرده تا بتواند از این کلیشهها، فاصله بگیرد و بهجای آن نشان بدهد که در یک جنگ بیرحم که فاصله بین مرگ و زندگی در آن به اندازه مدت زمان لازم برای شلیک یک گلوله است، هیچکس معصوم و عاری از گناه نیست و در مواقع لازم همه برای بقا، باید روی یک سری اصول اخلاقی پا بگذارند.
این قضیه، بیشتر از هر چیز در شخصیتپردازی کاراکترهای بازی کرد دارد. برای مثال یکی از گروههای مهم حاضر در قسمت داستانی بازی گروهی تروریستی به اسم القتله است که در همان میان پرده سینمایی اول شاهد سخنرانی سرکرده آنها به اسم ولف و همینطور دست راستش یعنی بوچر هستیم. اینفینیتی وارد، با اینکه القتله را بهعنوان یک گروه تروریستی بهتصویر کشیده که اعضایش را در حال اجرای عملیات انفجار بمب و انتحاری در خیابانهای لندن میبینیم و رعب و وحشت ناشی از آن را با تمام وجود لمس میکنیم، اما درکنار آن یک سری ایدئولوژیهای خاص هم برایشان تعریف کرده که حتی میتواند همزادپنداری ما را با برخی از اقدامات آنها (نه تمامشان) در پی داشته باشد. برای مثال اگر به صحبتهای ولف گوش کنید، متوجه خواهید شد که اصلا دلیل تشکیل این گروه این است که کشورهای بیگانه، با ورود به سرزمین مادری آنها یعنی اورزیکستان که کشوری خیالی است، در پی بهدست آوردن منابع آنها هستند و رفتارهای وحشیانهای هم با مردمشان دارند. در نتیجه گروه القتله با اهداف اولیه آزادیخواهانه تشکیل شده تا بتواند این نیروهای بیگانه را از سرزمینشان بیرون کند. پس به همان میزان که اقدامات تروریستی و بمبگذاریهای این گروه در شهرهای مختلف جهان بهعنوان رفتارهای شرورانهشان در بازی بهتصویر کشیده میشود، به همان میزان هم باورهای منطقیشان را شاهد هستیم که میتواند مخاطب را به فکر فرو ببرد. هرچند برخی شخصیتها مثل الکس یا کایل که از قضا بخش زیادی از بازی را هم در نقش آنها تجربه میکنیم میتوانستند شخصیتپردازی بهتری داشته باشند و ژنرال بارکوف هم صرفا نمونهای از یک آنتاگونیست سطحی و کلیشهای است و نه چیزی بیشتر، اما شخصیتپردازی خوب کاراکترهایی چون ولف و بوچر این ضعف را تا حد زیادی جبران میکند و در عین حال کاراکترهای دیگری مثل فرح کریم و برادرش که مبارزینی آزادیخواه هستند و همینطور کاپیتان پرایس دوستداشتنی هم در بازی حضور دارند و آنقدر خوب معرفی میشوند که بتوانیم در مجموع از شخصیتپردازی بازی، راضی باشیم. به اینها باید چند پیچش داستانی خوب را هم اضافه کنیم که با غافلگیر کردن بازیکن، کاری میکنند که داستان بازی تا انتها جذابیتش را از دست ندهد.
راستش را بخواهید، یکی از چیزهایی که راجع به بخش داستانی مدرن وارفر خیلی دوست نداشتم، وجود یک نوع سراسیمگی و عجله مخصوصا در پایانبندی آن است. توضیح چرایی این موضوع بدون لو دادن داستان بازی کار سختی است ولی در همین حد بگویم که سازندگان در جریان تجربه تقریبا ۶-۷ ساعته بازی، برخی مراحل واقعا جذاب برایمان خلق میکنند، با مانور دادن درست روی شخصیتهایی مثل فرح و برادرش آنها را به کاراکترهایی قابل فهم تبدیل میکنند و بهخوبی هم روی بیرحم جنگ را بهمان نشان میدهند اما در مرحله پایانی، این حس به بازیکن منتقل میشود که انگار اینفینیتی وارد قصد دارد تا سریعتر بخش داستانی را به پایان برده و بازیکن را سراغ سایر بخشهای بازی ببرد. به همین دلیل هم بهجای آنکه آن قدم نهایی که شخصیتها برای رسیدن به سرنوشتشان برمیدارند نشان داده شود و بهتر بتوانیم آنها را همراهی کنیم، صرفا نتیجه کارشان را میبینیم و بازی با یک شتابزدگی واضحی به پایان میرسد. اما از این موضوع که بگذریم، مدرن وارفر یک سری مراحل واقعا عالی از حیث طراحی مرحله دارد و در قالب آنها، بهخوبی آن حس تنش و ترس ناشی از جنگ را به بازیکن منتقل میکنند. برای مثال در مرحلهای به دوران کودکی فرح و برادرش میرویم و جدا از نقش مهم این مرحله در شخصیتپردازی این دو کاراکتر، در آن تاثیری را که جنگ میتواند روی افراد داشته باشد بهوضح لمس میکنیم. یا در مرحله دیگر شاهد حمله تروریستی در شهر لندن هستیم و اینفینیتی وارد ماهیت بیرحم و وحشتناک چنین حملاتی را برایمان بهتصویر میکشد. از مرحلههای فوقالعادهای مثل سفارتخانه هم برایتان نگویم که در آن وقتی روی پشت بام مستقر شدهاید، بهلطف اتمسفر عالی این مرحله مثل تک تک آن افراد از نزدیک شدن نیروهای گروه القتله در تاریکی شب ترس و وحشت وجودتان را فرا میگیرد و خدا خدا میکنید که نور منور خاموش نشود تا بتوانید تعداد بیشتری از دشمنان را پیش از رسیدن به محل استقرارتان از بین ببرید. این حس در مرحلههای مختلف دیگری مثل مرحله اتوبان یا مرحلهای که در آن همراهبا کاپیتان پرایس وارد خانهای از تروریستها میشوید و در فضایی شبیه به مستندهای جنگی باید به مرور طبقهها را پاکسازی کنید و البته مواظب هم باشید چرا که یک شلیک اشتباه بهمعنی کشته شدن یک فرد بیگناه خواهد بود، هم به بازیکن منتقل میشود و فراتر از هر چیزی، این واقعیت را نشان میدهد که جنگ، نه یک نبرد حماسی و لذتبخش بین دو جناح خیر و شر که اتفاقی وحشتناک و بیرحمانه است.
اینفینیتی وارد در مجموع موفق شده در بخش داستانی مدرن وارفر، تجربهای ارزشمند خلق کند و باعث شود تا پس از مدتها در سری کالاف دیوتی، بتوانیم لذت بازی کردن یک قسمت داستانی خوب را مزه مزه کنیم. فقط به این نکته توجه داشته باشید که اگر قصد تجربه بازی روی نسخه پیسی را دارید، میان پردههای سینمایی آن در این نسخه با مشکل روبهرو هستند و به همین دلیل به شکل درستی نمایش داده نمیشوند و مجبور خواهید بود برای فهم درست داستان، بعدا دوباره به قسمت Cinematics مراجعه و ویدیوها را مجزا در آن تماشا کنید. این مشکل تا لحظه نگارش این مطلب و با وجود وعده سازندگان برای رفع شدنش حل نشده و البته فقط مختص نسخه پیسی است و در نسخههای کنسولی شاهد آن نیستیم.
اما پس از تمام کردن بخش داستانی مدرن وارفر، با بررسی های کنسول لند ،دو حالت بازی دیگر برای تجربه در دسترستان خواهند بود. اول حالت Spec Ops یا همان Co-Op بازی است که در جریان آن، باید همراهبا بازیکنان دیگر یک سری مأموریتها را انجام بدهید که از حیث داستانی پس از اتفاقات بخش داستانی بازی رخ میدهند. راستش را بخواهید، تجربه Co-Op مدرن وارفر را به شخصه در مقایسه با دو بخش دیگر بازی کمتر دوست داشتم و دلیل آن هم این است که این بخش حداقل در حالت فعلی، فاقد آن انسجام و جذابیتی است که بتواند بازیکن را مشتاق تجربهاش کند و بیشتر فقط وقتی میتوان آن را واقعا بازی کرد که یک تیم چهارنفره هماهنگ داشته باشید؛ چرا که در غیر اینصورت با درجه سختی غیرمنطقی Operationهای بازی غافلگیر خواهید شد و از آنجایی که احتمالا در تیمتان با بازیکنان تصادفی هم هرکسی سراغ کاری که خودش فکر میکند درست است خواهد رفت، پس اکثر اوقات تجربه شما درنهایت به شکست و کشته شدن ختم میشود. مخصوصا که ریسپان شدن دشمنان در مأموریتهای این بخش هم شکل عجیبی دارد و پس از پشت سر گذاشتن دقایق آغازین که درجه سختی بالایی ندارند، خودتان را در شرایطی پیدا خواهید کرد که از هر طرف توسط دشمنان محاصره شدهاید و از هر طرف به سمتتان شلیک میشود! به بیان بهتر مراحل بخش Co-Op بازی برخلاف مراحل اصلی بخش داستانی آن خیلی ساختار خوبی ندارند و به همین دلیل هم تجربهای نیستند که بتوان از بازی کردنشان لذت زیادی برد. ولی خب برخلاف این قسمت، بخش چندنفره بازی واقعا عالی و هیجانانگیز است و برای این طراحی شده تا بازیکنان برای مدت زمان خیلی طولانی در آن سرگرم شوند.
طبق بررسی های کنسول لند بخش چندنفره بازی، از یک طرف شامل حالتهای کلاسیک همیشگی مثل Team Deathmatch یا Domination میشود و از طرف دیگر هم چند حالت جدید به آن اضافه شدهاند. اما پیش از پرداختن به حالتهای بازی، اجازه بدهید کمی راجع به گان پلی بازی صحبت کنیم که مخصوصا در بخش چندنفره بیشتر کیفیت خودش را نشان میدهد. سری کالاف دیوتی در تمام نسخههای اخیرش، گان پلی واقعا خوبی داشت و همانطور که در بررسی نسخه سال پیش هم گفتیم، به دست گرفتن اسلحههای متنوع بازی و شلیک با آنها حس خیلی خوبی به بازیکن میدهد؛ مخصوصا که سلاحها امسال چه از نظر بصری و چه از نظر صداگذاری، با کیفیت بسیار خوبی طراحی شدهاند. برای مثال اگر خشاب اسلحهتان را زمانیکه هنوز کاملا خالی نشده عوض کنید، شخصیت بازی بهجای دور انداختن خشاب قبلی آن را نگه میدارد اما وقتی خشاب کاملا خالی است آن را روی زمین میاندازد. دقت در صداگذاری اسلحهها، بسیار طبیعی است و به همین دلیل هم جدا از تفاوت زیادی که بین صدای مثلا یک مسلسل با یک شاتگان وجود دارد، حتی بین مسلسلهای مختلف هم شاهد تفاوتهای زیادی هستیم. همه اینها درکنار ویژگی Mount که اجازه میدهد یک حالت سنگرگیری را در بازی تجربه کنید، باعث شدهاند تا سیر تکامل گانپلی سری در این نسخه به اوجش برسد و استفاده از سلاحها و هدف قرار دادن دشمنان با آنها حس خیلی خوبی به بازیکن بدهد. جدا از این بازی در قسمت چندنفره یک بخش کامل شخصیسازی اسلحه را هم در اختیارتان قرار میدهد که در آن برای هر سلاح، تعداد خیلی زیادی تجهیرات جانبی وجود دارد و حتی میتوانید ظاهر اسلحهها و مواردی مثل رنگ آنها را هم تغییر بدهید. البته این موارد همگی از ابتدا در دسترس نیستند و به مرور که از سلاح خاص در بخش چندنفره استفاده کنید، سطح آن افزایش پیدا میکند و میتوانید تجهیزات جدیدی برایش بهدست بیاورید.
علاوهبر حالتهای همیشگی بازی که مثلا در تیم دث مچ آن باید با کشتن بازیکنان تیم حریف امتیاز کسب کنید یا در Domination نقاط مشخصشده روی نقشه را بگیرید و نگه دارید تا امتیازتان به حدنصاب برسد، یکی از حالتهای جدید بسیار جذاب مدرن وارفر، Gunfight دو دربرابر دو است. در این حالت هر تیم شامل دو بازیکن میشود و در نقشهای کوچک به نبرد با یکدیگر مشغول میشوند. گانفایت حالتی است که شاید در ابتدا ساده بهنظر برسد، اما بهلطف ویژگیهایی چون سریع بودن ماهیت آن که تمام شدن کاملش نهایتا ۱۰ دقیقه هم وقت نمیبرد و همچنین مواردی مثل چرخشی بودن استفاده از سلاحها در آن، همیشه جذابیتش حفظ میشود و اگر حوصله حالتهای بازی طولانیتر را ندارید یا میخواهید همراهبا یکی از دوستانتان تیم هماهنگی برای این بخش تشکیل بدهید، خیلی زود به حالت بسیار محبوبی برایتان تبدیل میشود. یک حالت دیگر بازی هم که برای پُر کردن خلا نبود یک حالت وسیع با تعداد زیاد بازیکن به مدرن وارفر اضافه شده، گراند وار است. تجربهای که در آن تعداد زیادی بازیکن در نقشهای بزرگ وارد نبرد باهم میشوند و حتی امکان استفاده از ماشینهای جنگی هم وجود دارد. گراند وار شباهت زیادی از حیث ساختار به بخش کانکوئست بتلفیلد دارد و با اینکه ایده کلی آن مشکلی ندارد و از قضا همیشه نبود یک حالت با تعداد زیاد بازیکن در سری کالاف دیوتی حس میشد، اما مشکلی که در حال حاضر گراند وار دارد بیشتر به بحث بالانس نبودن آن برمیگردد. طراحی نقشه این بخش، به شکلی است که کمپرها خیلی راحت میتوانند از نقاط زیادی که برای مخفی شدن روی نقشه وجود دارند استفاده کنند و از این طریق به یک عذاب واقعی برای سایر بازیکنان تبدیل شوند. به همین دلیل هم تقریبا روی هر ساختمان بلند یا در اتاقهایی که پنجرههایشان دید خوبی دارد، یک اسنایپر مخفی شده است و مخصوصا اگر اسکواد هماهنگی نداشته باشید و بهتنهایی سعی این بخش را تجربه کنید، اکثر اوقات سردرگم در نقشه این ور و آن ور خواهید رفت و شاید حتی نتوانید آنطور که باید و شاید به تیمتان برای کسب امتیاز کمک کنید.
در مجموع، کنسول لند Call of Duty: Modern Warfare یک اتفاق خیلی خوب برای طرفداران همیشگی این مجموعه می داند؛ چرا که بازی یک پکیج کامل بهحساب میآید و پس از مدتها با اثری طرف هستیم که هم میتوان از بخش داستانی آن لذت برد و هم بخش چندنفرهاش آنقدر سرگرمکننده و اعتیادآور است و برای بازی کردنتان با سیستم پیشرفت مناسب ارزش قائل میشود که در صورت پشتیبانی درست و رفع یک سری مشکلات بالانس در آن، میتوان تا مدت زمان طولانی با آن یک تجربه رقابتی درست و حسابی را تجربه کرد.
با ما نظراتتان را درباره این بازی به اشتراک بگذارید.